1. آرژانتین :سرزمین نقره(اسپانیایی(
2. آفریقای جنوبی :سرزمین بدون سرما(آفتابی) جنوبی(لاتین،یونانی)
3. آفریقای مرکزی:سرزمین بدون سرما(آفتابی) مرکزی(لاتین،یونانی (
4. آلبانی :سرزمین کوهنشینان
۵. آلمان :سرزمین همه مردان یا قوم ژرمن(فرانسوی – ژرمنی(
6. آنگولا :از واژه نگولا که لقب فرمانروایان محلی بود
7. اتریش : شاهنشاهی شرق (ژرمنی(
8. اتیوپی : سرزمین چهره سوختگان (یونانی(
9. ازبکستان : سرزمین خودسالارها (سغدی-ترکی-فارسی/ دری(
10. اسپانیا : سرزمین خرگوش کوهی (فنیقی)
11. استرالیا : سرزمین جنوبی (از لاتین)
12. استونی : راه شرقی (ژرمنی)
13. اسرائیل : جنگیده با خدا (عبری)
14. اسکاتلند :سرزمین اسکات ها{در لاتین قوم گائل را گویند}(لاتین)
15. افغانستان :سرزمین قوم افغان( فارسی)
16. اکوادور :خط استوا (اسپانیایی(
17. الجزایر :جزیره ها(عربی)
18. السالوادور :رهایی بخش مقدس(اسپانیایی)
19. امارات متحده عربی :شاهزاده نشین های یکپارچه عربی(عربی)
20. اندونزی :مجمع الجزایر هند(فرانسوی)
21. انگلیس :سرزمین پیر استعمار(ژرمنی(
22. اوروگوئه :شرقی
23. اوکراین :منطقه مرزی(اسلاوی)
24. ایالات متحده امریکا :از نام آمریگو وسپوچی دریانورد ایتالیایی
25. ایتالیا : شاید به معنی ایزد گوساله (یونانی)
26. ایران : سرزمین آریاییها٬ برگرفته از واژهٔ «آریا» بمعنی نجیب و شریف
27. ایرلند : سرزمین قوم ایر(انگلیسی)
28. ایسلند : سرزمین یخ (ایسلندی)
29. باهاما : دریای کم عمق یا ریشدارها(اسپانیایی)
30. بحرین : دو دریا (عربی(
31. برزیل : چوب قرمز
32. بریتانیا : سرزمین نقاشی شدگان(لاتین)
33. بلژیک : سرزمین قوم بلژ (از اقوام سلتی)، واژه بلژ احتمالاً معنی زهدان و کیسه میداده .
34. بلیز : یا از نام دزدی دریایی به نام والاس یا از واژهای بومی به معنای آب گل آلود
35. بنگلادش : ملت بنگال (بنگلادشی)
36. بوتان : تبتی تبار
37. بوتسوانا : سرزمین قوم تسوانا
38. بورکینافاسو : سرزمین مردم درستکار (از زبانهای موره –دیولا(
39. بولیوی : از نام سیمون بولیوار مبارز رهایی بخش آمریکای لاتین
40. پاراگوئه : این سوی رودخانه
41. پاکستان : سرزمین پاکان(فارسی /دری)
42. پاناما :جای پر از ماهی(زبان کوئِوا)
43. پرتغال : بندر قوم گال (از اقوام سلتی) (لاتین)
44. پورتوریکو : بندر ثروتمند (اسپانیایی)
45. تاجیکستان : سرزمین تاجیک ها(فارسی /دری)
46. تانزانیا :این نام از همامیزی تانگانیگا(سرزمین دریاچه تانگا) + زنگبار است
47. تایلند :سرزمین قوم تای
48. ترکمنستان : سرزمین ترک +ایمان=ترکیمان=ترکمان= ترکمن(سرزمین تورک هایی که مسلمان شده اند)،مربوط به سده های آغازین اسلام
49. ترکیه : سرزمین قویها (ترکی با پسوند عربی)
50. جامائیکا : سرزمین بهاران
51. جیبوتی : شاید به پادری بافته از الیاف نخل می گفتند(زبان آفار)
52. چاد : دریاچه ( زبان بورنو)
53. چین :سرزمین مرکزی(چینی)
54. دانمارک : مرز قوم "دان"
55. دومینیکن : کشور دومینیک مقدس (اسپانیایی)
56. روسیه : کشور روشن ها، سپیدان (شاید از ریشه سکایی"راؤش" )
57. روسیه سفید (بلاروس ):درخشنده(روس) سفید(روسی)
58. رومانی : سرزمین رومی ها
59. زلاند نو :زلاند جدید(زلاند نام یکی از استان های هلند به معنای دریاست (
60. ژاپن : سرزمین خورشید تابان(ژاپنی)
61. ساحل عاج :ساحل عاج
62. سریلانکا : جزیره باشکوه (سنسکریت)
63. جزایر سلیمان :از نام حضرت سلیمان
64. سوئد : سرزمین قوم "سوی"
65. سوازیلند :سرزمین قوم سوازی
66. سوئیس : سرزمین مرداب
67. سودان : سیاهان(عربی)
68. سوریه : سرزمین آشور (سامی)
69. سیرالئون : کوه شیر
70. شیلی : پایان خشکی- برف (از زبان بومی آنجا)
71. صحرا :بیابان(عربی)
72. صربستان :سرزمین قوم صرب(یوگسلاوی: سرزمین اسلاو های جنوب)
73. عراق : شاید ازایراک به معنای ایران کوچک(فارسی)
74. عربستان سعودی : سرزمین بیابانگردان در تملک خاندان خوشبخت. واژه عرب به معنی گذرنده و بیابانگرد است. سعود یعنی خوشبخت .
75. فرانسه : سرزمین قوم فرانک (از اقوام سلتی)
76. فلسطین : یکی از اسامی قدیم رود اردن
77. فنلاند :سرزمین قوم "فن"
78. فیلیپین :از نام پادشاهی اسپانیایی به نام فیلیپ
79. قرقیزستان : سرزمین چهل قبیله (قرقیزی)
80. قزاقستان : سرزمین کوچگران (قزاقی)
81. قطر :شاید به معنای بارانی(عربی)
82. کاستاریکا :ساحل غنی(اسپانیایی)
83. کانادا : دهکده (زبان سرخپوستی"ایروکوئی" )
84. کلمبیا :سرزمین کلمب(کریستف کلمب)(اسپانیایی)
85. کنیا : کوه سپیدی (زبان کیکویو)
86. کویت : دژ کوچک (هندی-عربی)
87. گرجستان :سرزمین کشاورزان(یونانی)
88. لبنان :سفید(عبری)
89. لهستان : سرزمین قوم "له"
90. لیبریا : سرزمین آزادی
91. مجارستان :سرزمین قوم مجار (مجاری)
92. مراکش مغرب)
93. مصر : شهر - آبادی
94. مقدونیه : سرزمین کوه نشین ها، بلندنشینها (یونانی(
95. مکزیک :اسپانیای جدید(اسپانیایی)
96. موریتانی : سرزمین قوم مور (لاتین(
97. میکرونزی :مجمع الجزایر کوچک(فراسوی)
98. نروژ : راه شمال
99. نیجر : سیاه (لاتین)
100. نیجریه : سرزمین سیاه (لاتین)
101. نیکاراگوئهدریای نیکارائو (نام مردم آن منطقه) - آگوئه (اسپانیایی)
102. واتیکان : گرفته شده از نام تپهای به نام واتیکان (اتروسکی)
103. ونزوئلا : ونیز کوچک
104. ویتنام : اقوام "ویت" جنوبی(ویتنامی)
105. ویلز :بیگانگان(ژرمنی)
106. هلند : سرزمین چوب (آلمانی)
107. هند :پر آب (فارسی باستان)
108. هندوراس : ژرفناها (اسپانیایی)
109. یمن : خوشبخت
۱۱۰. یونان : سرزمین قوم "یون
بد نیست فکر کنیم که:
در فرهنگ عدهای، دل همان شکم است و به همین دلیل، برای رفع دلتنگی، شکم خود را با خوردن، گشاد می کنند و برای شاد کردن دل، شکمشان را از عزا در میآورند. این افراد در محیط تنگ شکم، به دنبال شادی، نشاط و امید میگردند؛ اما در نظر عدهای دیگر، دل غیر از شکم است و این دو در دو شکل، معنا میشوند؛ دل، در معنای معرفت، معنا مییابد و شکم، به معنای شهوت.
دل به آسمان مایل است و شکم به سوی زمین. دل از آسمان، نور و امید میگیرد و شکم از زمین، گندم و جو میچیند. سوخت پرواز دل، سوز و نیاز است و سوخت انبان شکم، آب و نان. دل به آرامش نیاز دارد و شکم به آسایش. دل به سیرت نیکو مینگرد و شکم به صورت زیبا. دل به روح چسبیده است و شکم به تن. دل از برای آدم است و شکم برای هر جاندار.
چشم سر، دیدهبان شکم و شهوت است و چشم دل، دیدهبان شهر حکمت. چشم سر، وقتی به زیر میافتد، چشم دل به بالا خیره میشود.
جویبار زلال حکمت، به دل میریزد و فاضلاب شهوت، از شکم سرازیر میشود. چشمه مستی، از دل میجوشد و جوی پستی، از شکم سرازیر میشود.
آنها که از سلطه شکم خارجند، ارباب معرفتند و آنها که اسیر شکمند، زیر چکمههای نفس، ناراحت. بعضی با خنجر به شکم خود میزنند؛ تا دلشان را آزاد کنند و بعضی دیگر به شکمشان می رسند؛ تا از دلشان دور شوند.
وسعت دل، به بیکرانه دریا و پهنای آسمان میماند و حجم شکم، به مشتی آب و کفی خاک. با این حال، اهالی شهر کوچک شکم، بی شمارند و اهالی دیار بی کران دل، انگشتشمار.
برای یافتن شادی، نشاط و امید، باید با ویزای معرفت، تابعیت آسمان را پذیرفت و شناسنامه زمین را وا گذاشت.
بعضی برای شنیدن فغان دل، از سر و صدای روز استفاده میکنند و بعضی دیگر برای همنشینی با دل، در سکوت شب مینشینند.
قیمت کسانی که فقط به ورودی شکم فکر می کنند، به اندازه قیمت خروجی شکم آنهاست و قیمت آنانی که به پاکسازی دل می پردازند، به اندازه قیمت آب و آیینه و آفتاب است.
دلدادگان، جان میگیرند و شکمپرستان، جان از کف می نهند. دل، اسیر آزادی است و غلام همت آن کس که رنگ تعلق نپذیرد و شکم، اسیر نان و ناز است و غلام جنسهای رنگین.
دل با درد، خوش است و شکم با درد، بیمار. دلداران، اهل سوز و نور و شعورند و شکممداران، اهل گول و پول و دروغ.
دل، شکستنی است و شکم، ترکیدنی. وقتی دل میشکند، عتیقهای گران میشود و وقتی شکم می ترکد، جیفهای حرام. دل از منزل خاک، به سوی افلاک میرود و شکم از منزل نطفه، به زیر خاک. شکم وقتی سیر میشود، سنگین میشود و صاحب خود را خوابآلود و نقش بر زمین میکند؛ اما دل وقتی به غذای خود میرسد، سبک میشود؛ صاحب خود را بیدار میکند و به اوج آسمان میبرد. شکم از چربی و شیرینی، لذیذی و گوارایی و رنگارنگی غذا می پرسد؛ اما دل میگوید: از کجا آوردهای؟ زلال است یا گلآلود؟ از آن توست یا دیگری؟
از خوراک شکم، میتوان به حیوانات اطراف خود هم خوراند؛ اما از خوراک دل، هرگز. حیوانات، صاحب شکمند؛ نه صاحب دل.
ویژگیهایی از قبیل بیم و امید، بینش و بصیرت، دوستی و دشمنی، عشق و پرستش و...، کار دل است و کارهایی مانند خوردن و نوشیدن، جذب و دفع و....، کار شکم.
دل و شکم با همه تفاوتهایی که دارند، این مقدار به هم شبیه و با هم مشترکند که پاکی شکم، مقدمه پاکی دل است و آلودگی شکم، زمینهساز آلودگی دل.
دل پاک، از شکم پاک خبر میدهد و دل ناپاک، از بوی بد شکم ناپاک حکایت میکند.
در این هیاهوی روزهای زن، مردهای نازینین مظلومانه در گوشهای فعالیت خود را دوچندان میکنند تا شاید مهر بیشتری را به خانه و خانواده خود ارزانی دارند.
یک وقتهایی فکر میکنم مرد بودن چقدر می تواند غمگین باشد. هیچ کس از دنیای مردانه نمی گوید. هیچ کس از حقوق مردان دفاع نمیکند. هیچ انجمنی با پسوند «… مردان» خاص نمیشود. مردها نمادی مثل رنگ صورتی ندارند. این روزها همه یک بلندگو دست گرفتهاند و از حقوق و دردها و دنیای زنان میگویند. در حالی که حق و درد و دنیای هر زنی یکی از همین مردها است. یکی از همین مردهایی که دوستمان دارند. وقتی میخواهند حرف خاصی بزنند هول میشوند. حتی همان مردهایی که دوستمان داشتند ولی رفتند…
یکی از همین مردهای همیشه خسته. از همین هایی که از ۱۸ سالگی دویدن را شروع میکنند. و مدام باید عقب باشند. مدام باید حرص رسیدن به چیزی را بخورند. سربازی، کار، در آمد، تحصیل… تقریبا همه خانمها از مردها توقعی دارند. باید تحصیل کرده باشند. پولدار، خوشتیپ، قد بلند، خوش اخلاق، قوی… و خدا نکند یکی از اینها نباشند…
ما هم برای خودمان خوشیم! مثلا از مردی که صبح تا شب دارد برای در آمد بیشتر برای فراهم کردن یک زندگی خوب برای ما که عشقشان باشیم به قولی سگ دو می زند، توقع داریم که شبش بیاید زیر پنجره مان ویالون بزند و از مردی که زیر پنجره مان ویالون می زند توقع داریم که عضو ارشد هیات مدیرهی شرکت واردات رادیاتور باشد. توقع داریم همزمان دوستمان داشته باشند، زندگیمان را تامین کنند، صبور باشند، دلداریمان بدهند، خوب کار کنند، همیشه بوی خوب بدهند، زود به زود سلمانی بروند، غذاهای بد مزه مارا با اشتیاق بخورند، با ما مهمانی هایی که دوست داریم بیایند، هر کسی را که ما دوست داریم دوست داشته باشند، دوست های دوران مجردیشان را فراموش کنند، تمام و کمال توی جمع قربان صدقهمان بروند و هیچ زن زیباتری را اصلن نبینند و حتی یک نخ هم سیگار نکشند!
مردها دنیای غمگین صبورانهای دارند. بیایید قبول کنیم. مردها صبرشان از ما بیشتر است. وقت هایی که داد میزنند وقت هایی هم که توی خیابان دست به یقه می شوند وقت هایی که چکشان پاس نمیشود وقت هایی که جواب اس ام اس شب به خیر را نمیدهند وقت هایی که عرق کرده اند وقت هایی که کفششان کثیف است تمام این وقت ها خسته اند و کمی غمگین. و ما موجودات کوچک شگفت انگیز غرغروی بی طاقت را دوست دارند. دوستمان دارند و ما همیشه فکر میکنیم که نکند من را برای خودم نمیخواهد برای زیبایی ام میخواهد، نکند من را برای شب هایش میخواهد؟ نکند من را برای چال روی لپم میخواهد؟ در حالی که دوستمان دارند؛ ساده و منطقی… مردها همه دنیایشان همین طوری است. ساده و منطقی… درست بر عکس دنیای ما.
بیایید بس کنیم. بیایید میکرفون ها و تابلو های اعتراضیمان را کنار بگذاریم. من فکر میکنم مردها، واقعا مردها، انقدر ها که داریم نشان میدهیم بد نیستند. مردها احتمالا دلشان زنی میخواهد که کنارش آرامش داشته باشند. فقط همین. کمی آرامش در ازای همه فشارها و استرسهایی که برای خوشبخت کردن ما تحمل میکنند. کمی آرامش در ازای قصر رویایی که ما طلب میکنیم… بر خلاف زندگی پر دغدغهای که دارند، تعریف مردها از خوشبختی خیلی ساده است.
یا میدانستید که سیگاری ها موقع بیماری ۸ روز دیرتر از افراد عادی خوب می شوند؟
آیا میدانستید که مصرف هر یک نخ سیگار ، ۵٫۵ دقیقه از عمر انسان می کاهد؟
آیا میدانستید که افراد سیگاری ۲ برابر غیر سیگاری ها احتمال ابتلا به زخم معده را دارند؟
آیا میدانستید که روزانه هشت تا ده هزار نفر از نوجوانان در جهان کشیدن سیگار را آغاز میکنند؟
آیا میدانستید که استعمال سیگار در زنان باردار سبب مرگ تقریبا ۴.۰۰۰ نوزاد در سال می شود؟
آیا میدانستید که دود سیگار موجود در محیط بیشتر از مصرف مواد قندی در پوسیدگی دندانهای کودکان نقش دارد؟
آیا میدانستید که درآمد سالانه یک کارخانه سیگار آمریکایی معادل ۱۵ سال فروش نفت ایران است؟
آیا میدانستید که روزانه ۱۵ میلیارد نخ سیگار در سراسر جهان خریداری میشود، به عبارت دیگر هر دقیقه ۱۰ میلیون نخ و یا ۵٫۶ تریلیون نخ در سال؟
آیا میدانستید که مصرف مواد دخانی در هر ۸ ثانیه یک نفر را میکشد و سالانه ۴ میلیون مرگ و یا حدود ۱۰ هزار مرگ روزانه در پی دارد؟
آیا میدانستید که سیگار کشیدن خطراتی وخیم برای سلامت مادر و جنین ایجاد میکند و میتواند باعث زایمان زودرس، وزن کم هنگام تولد و مرگ ناگهانی نوزاد شود؟
آیا میدانستید که در سال ۱۹۹۶ از کل زباله های جمع آوری شده در امریکا ۲۰ درصد مربوط به ته سیگار بوده است؟
آیا میدانستید که دود سیگار موجود در محیط بیشتر از مصرف مواد قندی در پوسیدگی دندانهای کودکان نقش دارد؟
آیا میدانستید که سالیانه نزدیک به 6۰.۰۰۰ نفر بعلت عوارض سیگار در ایران فوت می شوند؟
آیا میدانستید که مصرف سیگار در ایران سالانه حدود ۶۰ میلیارد نخ میباشد و از این میزان در حدود ۱۳ تا ۱۵ میلیارد آن متعلق به شرکت دخانیات ایران و الباقی محصولات خارجی است؟
آیا میدانستید که در ایران سالانه بیش از 60 میلیارد نخ سیگار دود میشود که این میزان رقمی بالغ بر "هزار و هفتصد میلیارد" تومان هزینه را در بر میگیرد؟